حرف دل
یکی بود یکی نبود
اون که بود تو بودی اون که تو قلب تو نبود من بودم
یکی داشت یکی نداشت
اون که داشت تو بودی اون که جز تو کسی رو نداشت من بودم
یکی خواست یکی نخواست
اون که خواست تو بودی اون که نخواست از تو جدا بشه من بودم
برچسب:
یکی بود یکی نبود
اون که بود تو بودی اون که تو قلب تو نبود من بودم
یکی داشت یکی نداشت
اون که داشت تو بودی اون که جز تو کسی رو نداشت من بودم
یکی خواست یکی نخواست
اون که خواست تو بودی اون که نخواست از تو جدا بشه من بودم
صورت خوشبختی ام کبود است
عجب دست سنگینی داشت روزگار
مغرور نیستم
ولی توی زندگی منت هیچ احدی رو نمیکشم
دل نمیبندم به کسی که به موندنش اطمینانی نیست
بمونه=میمونم پاش
بره= سه سوته یکی دیگه رو میارم جاش
تو فرهنگ لغت من جواب خداحافظی یک کلمست
به سلامت
خدای من
به حضورت
به نگاهت
به یاریت نیازمندم ...
سال هاست به این نتیجه رسیده ام که تو
آن مشترک مورد نظری هستی
که همیشه در دسترسی
وقتی لبت اروم میاد رو لبام
اب میشه مثل لبنیات
موهای بلندم را هیچ دوست ندارم
وقتی طناب دار میشوند
بی نوازش دست های توووو
سیگارم چه خوب درک میکند مرا و چه زیبا کام میدهد این نو عروس شب تنهایی ام
لباس سپیدش را برایم میسوزاند و من
تا صبح بر لبانش بوسه میزنم ...
چه لذتی میبرم از این هم بستری
او جان مایه میگذارد و من از عمر خود
هر دو میسوزیم به پای هم